1. به سمت خانه ی دوست پسر/دوست دخترتان در حرکت هستید. دو راه برای رسیدن به آنجا پیش روی شماست. یکی راهی مستقیم است که شما را خیلی زود به مقصد خواهد رساند اما خیلی خسته کننده است. راه دیگر خیلی طولانی تر از راه اول است اما جالب و سرگرم کننده است، و حوصله تان هم سر نخواهد رفت. شما کدام راه را برای رسیدن به دوست پسر/دوست دخترتان انتخاب می کنید؟
2. در راه به دو بوته ی گل رز برخورد می کنید، یکی پر از گل های رز قرمز و دیگری پر از گل رزهای سفید است. تصمیم می گیرید که 20 شاخه از این گل ها برای دوستتان بچینید. این گل ها را می توانید از هر ترکیبی انتخاب کنید. حال بگویید چه تعدادی قرمز، چه تعدادی سفید، یا اینکه همه را سفید و همه را قرمز انتخاب می کنید؟
3. سرانجام به مقصد می رسید. یکی از اعضای خانواده ی دوستتان در را برای شما باز میکند. می توانید از او بخواهید که دوستتان را صدا کنند، یا اینکه خودتان برای صدا کردن او می روید؟
4. به سمت اتاق دوست پسر/دوست دخترتان می روید، ولی کسی آنجا نیست. تصمیم می گیرید که گل ها را همانجا بگذارید. آنها را روی تختخواب می گذارید یا روی طاقچه ی پنجره؟
5. بعد زمان خواب فرا می رسد. شما و دوست پسر/دوست دخترتان در اتاقهایی مجزا می خوابید. صبح وقتی که زمان بیدار شدن می رسد، به اتاقش می روید تا ببینید چه می کند. وقتی به اتاقش می رسید، او خواب است یا بیدار؟
6. حالا وقت برگشتن به خانه رسیده است. باز بگویید که برای برگشت کدام راه را انتخاب میکنید، راه کوتاه اما ساده، یا راه طولانی ولی سرگرم کننده را؟
و اما جواب ها.....
1. راه نمایانگر حالت عاشق شدن شماست. اگر راه کوتاه را انتخاب کنید، یعنی اینکه خیلی زود و به آسانی عاشق می شوید. اگر راه طولانی را انتخاب کنید، شما برای خودتان زندگی می کنید و زود در دام عشق گرفتار نمی شوید.
2. شمارش تعداد گل های قرمز نمایانگر میزان دَهِش شما در رابطه تان است، و تعداد گل های سفید نمایانگر توقعات شما از طرف مقابل است. اگر 18 شاخه گل قرمز و 2 شاخه گل سفید انتخاب کنید، یعنی در رابطه %90 دهش دارید و درعوض فقط %10 توقع دارید.
3. این سوال نمایانگر رفتار شما در برخورد با مشکلاتی است که در رابطه تان پیش می آید. اگر از اعضای خانواده می خواستید که دوستتان را صدا کند، یعنی فردی هستید که از ایجاد مشکلات در رابطه احتراز می کنید و درصورت وقوع مشکل، امیدوارید که به خودی خود حل شود. اما اگر خودتان برای صدا کردن دوستتان می روید، یعنی فردی رک و راست تر هستید و برای حل مشکلات فوراً اقدام می کنید.
4. محلی که برای گذاشتن گل ها انتخاب میکنید، نمایانگر میزان علاقه ی شما برای ملاقات کردن دوست پسر/دوست دخترتان است. اگر گل ها را روی تختخوابش بگذارید یعنی دوست دارید او را زود به زود ببینید. اما اگر آنها را روی طاقچه ی پنجره بگذارید یعنی دوست ندارید او را مداوماً یا زیاد ملاقات کنید.
5. این سوال نمایانگر نگرش شما به شخصیت طرف مقابلتان است. اگر ببینید که خواب است، شخصیت دوست پسر/دوست دخترتان را می پسندید و او را همانطور که هست دوست دارید. اما اگر ببینید که بیدار است، شما می خواهید که دوستتان برای شما تغییر کند.
6. راه برگشت به خانه نمایانگر این است که چه مدت در رابطه ی عشقیتان می مانید. اگر راه کوتاه را انتخاب کنید، یعنی خیلی ساده و زود از کسی دل می کنید و رابطه تان را بر هم می زنید. اما اگر راه طولانی تر را انتخاب کنید، طولانی تر در رابطه هایتان میمانید.
اروم بگو:خدایا من عاشق توام و به تو نیاز دارم ء هم اینک به قلبم بیا
*خوش به حاله اسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره به کسی توجه نمی کنهءاز کسی خجالت نمی کشه می باره و می باره تا ابی شه افتابی شهءکاش می شد مثل اسمون بودءکاش می شد وقتی دلت گرفت اون قدر گریه کنی و بباری تا بالاخره افتابی شی
*برای عشق تمنا کن ولی خارنشوءبرای عشق گریه کن ولی به کسی نگوءعشق رو قبول کن ولی غرورت رو از دست ندهءبرای عشق مثل شمع بسوز ولی نذار پروانه ببینهءبرای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکنءبرای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیرءبرای عشق وصال کن ولی فرار نکنءبرای عشق زندگی کن ولی عاشقانهءبرای عشق بمیر ولی کسی رو نکش
*از تمام دنیا چشمهایت را خواستم ایا اسمان سهم زیادی از دنیاست
*اسمون به ماه میگه:عشق یعنی چی؟ماه میگه:یعنی اومدن دوباره ی توء ماه میگه: تو بگوعشق یعنی چی؟اسمون میگه:انتظار دیدن تو
*با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف در جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت بازگرداند
*اگه یه روزی فکر کردی نبودن کسی بهتر از بودنشهء چشماتو ببند و اون لحظه ای رو که کنارت نباشه رو به خاطر بیار اگه چشمات خیس شد بدون داری به خودت دروغ می گی و هنوز دوستش داری
*اگر رفتم تو یادم کن ءاگر مردم تو خاکم کنء اگرماندم در این دنیا به مهر خود تو شادم کن
عشـق مـیـان دو فـرد طــی چنـــدین مرحله متفاوت تکامل می یـابد که به مـنـظور بــقای عشق هر کدام ازاین مراحل اهمیت خاص خود را دارا میباشد این مراحل شامل:
مجذوب شدن، دلربایی، هوس (اشتیاق مفرط)، صمیمیت و تعهد است:
1- مرحله مجذوب شدن
واکنــش مـثـبـت نسـبت به یک شخص است که خود به دو مرحله تقسیم بندی میگردد:
* مجذوب شدن فیزیکی :
هنگامــی روی مــــی دهد که جـسم شمـا نــــسبت به یک شخص از خود واکنش نشان میدهد. واکنشهایی همچون: افزایش ضربان قلب، افزایش درجه حرارت بدن، تعریق کف دستها و دلهرگی. این مرحله سطحی ترین و ابتدایی ترین مرحله عشق میباشد اما در عین حال یکی از قدرتمند ترین عوامل است.
* دلربایی خالصانه : * هنگامی روی میدهد که شما تنها برای دلخوشی و لذت شریکتان دست به اعمال رمانتیک میزنید. شما نیز تنها از خوشحالی و لذت شریک خود ابراز خوشنودی میکنید.
دلربایی (و یا عشق) خودخواهانه خیلی زود به سردی گراییده و زایل میگردد. اما دلربایی ( و یا عشق) عاری از هر گونه خودخواهی تداوم خواهد یافت. از آنجایی که دلربایی و رمانتیک بودن یک عمل میباشد بسیاری از افراد که مدت زیادی را با یکدیگر گذرانده اند آن را به دست فراموشی میسپارند اما با تلاش آگاهانه قادر خواهند بود شعله های آن را مجددا افروخته سازند.
3- مرحله هوس-اشتیاق مفرط
آرزوی داشتن فردی، تا آن حد که جدایی از آن فرد غیر ممکن میگردد. این هنگامی است که رابطه احساسی مبدل به رابطه فیزیکی میگردد. این مرحله بسیار حائز اهمیت است. این مرحله لحظه ای است که رابطه به یک دو راهی منشعب میگردد که دو فرد میباید یکی از آن دو راه را برای ادامه مسیر برگزینند: یک راه که به تباهی می انجامد و مسیر دیگر که به مرحله والاتر منتهی میگردد.
4- مرحله صمیمیت
به یک ارتباط تنگاتنگ و بسیار نزدیک اطلاق میگردد. دو فرد افکار، عقاید، احساسات و رویاهایشان را با یکدیگر قسمت میکنند. در یک صمیمت حقیقی چیزی برای پنهان ساختن از یکدیگر وجود نخواهد داشت. صمیمیت یک پدیده ناگهانی نبوده بلکه یک روند تدریجی و پیشرونده میباشد که هیچگاه متوقف نمیگردد. هرگاه صمیمیت در یک رابطه وجود نداشته باشد ممکن است آن رابطه برای مدتی دوام بیاورد اما همیشگی نخواهد بود.
5- مرحله تعهد
به التزام برای صادق و وفادار ماندن به همسر خود در سراسر سختیها و خوشیهای زندگی اطلاق میگردد. اگر شما قادر بوده اید تا این مرحله از عشق پیشروی کنید پس چرا میخواهید به همه چیز پشت پا بزنید؟ به یکدیگر گوش دهید، با یکدیگر سازش کنید و به خاطر داشته باشید که برای دستیابی به این مرحله و موفقیت مسیر دشواری را پیموده اید. بنابراین قدر جایگاه خود را بدانید.
عشق یعنی تنهایی در اوج هستی.عشق یعنی داشتن حرفی نهان.عشق یعنی اعتصاب زندگی.عشق یعنی save لبخند زیبای تو.عشق تنها, یعنی وقتی که ما ,من می شود.
عشق یعنی آه سینه سوز.عشق یعنی بی کسی درکوچه ی زوج ها.عشق یعنی شرم از بیان. عشق یعنی پل زدن برروی خطر. در نهایت عشق یعنی بیان راسخ دوستت دارم.
عاشق واقعی آن است که بی باک ,عشق خود را بیان نمود و معشوق واقعی آن است که عاشق را به خاطرعشقش دوست داشت.
عاشق بودم و معشوقی در نظر داشتم .داستان ازآنجایی شروع شد که او را د رجلسه اول دیدم و علاقه زیادی در قلبم ریشه زد هر جلسه که به کلاس می آمد بیشتر مجذوب وی می شدم اما کاری نمیکردم که او نیزاین را بداند. هربارکه او رادر کلاس میدیدم ازاظهارامتناع میکردم اما بعد از خروج از جلسه آتشی از ریشه مرا میسوزاند تا اینکه یک بار درکلاس زبان وقتی استاد گفت:امروز باید همه در این جلسه در ذهن خود متنی را بسازند و به انگلیسی بیان کنند. اولی که تا حدودی شاگرد اول بود شروع کرد و ضرب المثلی گفت و دومی مطلبی درباره زندگی گفت همینطور پیش میرفت که یکدفعه موضوعی مثل برق به ذهنم رسید فهمیدم که این بهترین موقعیت برای اظهارعلاقه است و آن هم شعری بود که از اینترنت گرفته بودم که معنی اون اینه که:(خدایا به آنکه دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است)سریع این متن رو آماده کردم تا دیدم استاد به من اشاره میکنه یعنی تو هم متن خودت رو بخون اولش یکم حول کردم وصدام می لرزید تا اینکه خودم رو پیدا کردم و تمومش کردم.اما به جای این که رو اون اثر بذاره رو بغل دستیش اثر کرده بود و خودش هیچ عکس العملی نسبت به من انجام نداد(آخه من خیلی بهش بی محلی میکردم بطوریکه هر وقت به من لبخند میزد من توجه نمی کردم )تا اینکه یه روز یه شاگرد جدید به کلاس ما اضافه شد و اون با اینکه طرف مورد نظر من به اون توجه نمیکرد اما نقش رقیب رو برای من داشت من از کار اون خشمگین شدم و تصمیم گرفتم یه جوری به عشقم بگم دوستت دارم یه برکه برداشتم و روی اون یه جدول کشیدم و طوری تنظیمش کردم که رمز جدول (دوستت دارم )در بیاد و بعد از جلسه به معشوقم نزدیک شدم نمیدونم قلبم در دقیقه چند تا میزد آخه من که تا به اون لحظه درمورد هیچ چیزی حتی یه کلمه جزموارد درسی با اون صحبت نکرده بودم یه دفعه جلوش وایستادم و اون جدول رو بهش دادم و گفتم:میشه این جدول رو برام حل کنی و جوابش رو بهم بگی اما خیلی دیرشده بود اول برگه رو از من گرفت بعد بهم پس داد و گفت :میخوام برم شهرمون و دیگه نمیام آخه اهل کرمانشاه بود ازاین حرفش خیلی ناراحت شدم یعنی اون لحظه انگار تمام دنیا رو سرم خراب شد و با بی حالی گفتم پس هیچی اما تا از ساختمان رفتم بیرون پشیمون شدم وازاون جایی که خیلی دوستش داشتم بازم برگشتم وبرگه رو بهش دادم و گفتم که اگه به شهرتون رفتی بازم این رو حل کن چون نمی تونستم تحمل کنم که اون با همین باور که من دوستش ندارم منو ترک کنه برگه رو بهش دادم و برای آخرین بار نگاهش کردم فکر میکنم این دفعه فهمید که چی میخوام بگم چون اونم با لبخند از من خداحافظی کرد اما چه فایده که دیرعشقم رو اظهار کردم.
به نام آنکه عاشق را محتاج معشوق و مجنون را معلول لیلی قرار داد
عشق چیست؟
در واقع عشق از سه کلمه (ع_ش_ق)نشعت گرفته است که هرکدام مفهومی را میرساند.ع یعنی:علاقه.ش یعنی:شدید.وق یعنی:قلبی .که در مجموع به علاقه شدید قلبی بدون بدون دلیل شخص نسبت به هر اشیاء یا شخص دیگری را عشق مینامند.عشق جزء اولین آموزگاران زندگی پا به زمین نهاد یعنی از همان زمانیکه برای راهنمایی آدم وهوا به سوی کمال و راهنمایی آنها به سوی بهترین گزینه ها روانه زمین شد .
آدم وهوا:
آدم وهوا بدون سیر مراحل کودکی تا جوانی پیش رفتند و خداوند کلبه ای در بهشت به آنان اعطا فرمود و همه ی نعمت ها را در اختیارشان گذاشت.اما زمانیکه هوا در عشق خود نسبت به آدم از کم رنگی استفاده کرد و سیب حقارت و نزول را امتحان کرد و لبیک با منشاء عشق را فسخ نمود هر دو آنان محکوم به اخراج از بهشت و تنزل به روی کره ی خاکی گشتند و نیز محکوم به عبور از کنکور دنیا تا رسیدن به کارشناسی بهشت گشتند.